یکی از فانتزیام اینه که وقتی زیپ شلوارمو میارم بالا زبونمو نیارم بیرون ، هر کاری میکنم نمیتونم !
یکی از فانتزیام اینه که… اردیبهشت ۹۲
یکی از فانتزیام اینه که فروردین ۹۲
جدید ترین فانتزی های من / فروردین ۹۲
یکی از فانتزی های دانشگاهیم اینه که با بچه ها یه برنامه بزاریم نمره ها که اومد بریم تو افق محو بشیم !
یکی از فانتزیام اینه که یه بار بلیط هوا پیما برا کیش بگیرم . بعد وقتی میرم فرودگاه مامورای فرودگاه منو اشتباهی بفرستن سوار یه هوا پیما دیگه بشم . منم بی خبر از همه جا ( تا رفتم تو هواپیما گرفتم خوابیدم )
یدفه تا از هواپیما پیاده میشم ببینم که تو فرودگاه جزایر قناریم . بعد برم لب ساحلش خودمو محو کنم آخ که چه حای میده
یکی از فانتزیام اینه که :
اسم بابا رو بنویسم واسه کنکور بعدش هی بهش بگم ” درس بخون ! ”
یکی از فانتزی های دانشگاهیم اینه که با بچه ها یه برنامه بزاریم نمره ها که اومد بریم تو افق محو بشیم !
یکی از فانتزیام اینه که یه بار بلیط هوا پیما برا کیش بگیرم . بعد وقتی میرم فرودگاه مامورای فرودگاه منو اشتباهی بفرستن سوار یه هوا پیما دیگه بشم . منم بی خبر از همه جا ( تا رفتم تو هواپیما گرفتم خوابیدم )
یدفه تا از هواپیما پیاده میشم ببینم که تو فرودگاه جزایر قناریم . بعد برم لب ساحلش خودمو محو کنم آخ که چه حالی میده
یکی از فانتزیام اینه که :
اسم بابا رو بنویسم واسه کنکور بعدش هی بهش بگم ” درس بخون ! ”
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ، بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ، بعد با زنم دعوا کنم و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم : هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ، من هنوز دوستت دارمممم . . .
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !
یکی از فانتزیام اینه که :
برم امریکا تو جلسه معرفی شرکت کنم .
همین وسط ها ی جلسه گوشی Glx ام زنگ بزنه
منم بگم Sorry و به راحتی گوشی رو از جیبم در بیارم و در حالی که بقیه دارن به من میخندند یهو گوشی یکی شون زنگ بزنه ولی هر کاری کنه گوشی جدید Apple اش از جیبش در نیاد . منم یه پوزخند بزنم و در حالی که بقیه دارن به با تعجب به من نگاه میکنند و میگند Wait , Wait ! تو افق ناپدید شم !